ورود سپاهی و بسیجی و خوک وزالو ونماینده مجلس ممنوع میباشد

Dec 16, 2010

لطفا خود را پاره نفرمایید!

ملک الشعرای بهار

در محرّم ، اهل ري خود را دگرگون مي كنند //از زمين آه و فغان را زيب گردون مي كنند

گاه عريان گشته با زنجير ميكوبند پشت//گه كفن پوشيده ،‌ فرق خويش پرخون مي كنند
گه به ياد تشنه كامان زمين كربلا// جويبار ديده را از گريه جيحون مي كنند
وز دروغ كهنه ي « يا لیتنا كنّا معك» //شاه دين را كوك و زينب را جگرخون مي كنند

خادم شمر كنوني گشته، وانگه ناله ها//با دو صد لعنت ز دست شمر ملعون مي كنند
بر “يزيد” زنده ميگويند هر دم، صد مجيز //پس شماتت بر يزيد مرده ی دون مي كنند
پيش ايشان صد عبيدالله سر پا، وين گروه //ناله از دست “عبيدالله مدفون” مي كنند

حق گواه است، ار محمد زنده گردد ورعلي//هر دو را تسليم نوّاب همايون مي كنند
آيد از دروازه ی شمران اگر روزي حسين، //شامش از دروازه ی دولاب بيرون مي كنند
حضرت عباس اگر آيد پی يك جرعه آب، //مشك او را در دم دروازه وارون مي كنند
گر علي اصغر بيايد بر در دكانشان //درد و پول آن طفل را يك پول مغبون مي كنند
ور علي اكبر بخواهد ياري از اين كوفيان//روز پنهان گشته، شب بر وي شبيخون مي كنند

لیک اگر زین ناکسان خانم بخواهد ابن سعد //خانم ار پیدا نشد، دعوت ز خاتون میکنند
گر يزيد مقتدر پا بر سر ايشان نهد، //خاك پايش را به آب ديده معجون مي كنند
سندی شاهک بر زهادشان پیغمبر است//هی نشسته لعن بر هارون و مامون میکنند

خود اسيرانند در بند جفاي ظالمان، // بر اسيران عرب اين نوحه ها چون مي كنند؟

تا خرند این قوم، رندان خرسواری می کنند // وین خران در زیر ایشان آه و زاری می کنند


3 comments:

  1. بیت آخر جا افتاده :

    تا خرند این قوم، رندان خرسواری می کنند

    وین خران در زیر ایشان آه و زاری می کنند

    ReplyDelete
  2. عالی بود . تشکر

    ReplyDelete
  3. http://xadang.blogspot.com/2010/12/blog-post_24.html

    ReplyDelete